آژانس تبلیغاتی هورتاش: برند سازی یا برندینگ به این معناست که شما بتوانید اسم کمپانی یا هر نوع فعالیتی که دارید را در اذهان جابیندازید.
این کار به شما و کسب و کارتان کمک میکند بتوانید مشتریهای دائمیداشته باشید. ما در این مطلب که از کتاب «ال ری و لورا ری» استخراج شده شما را با 22 قانون تغییر ناپذیر «برندینگ» آشنا میکنیم.
حتی اگر این کتاب در سال 1998 دقیقاً با شروع اینترنت چاپ میشد، به قول نویسندگان این قوانین هنوز هم اعمال میشدند چون “غیرقابل تغییر” هستند.
این که کسب و کار شما 30 سال سن دارد یا هنوز در مرحله توسعه است، فرقی نمیکند این شانس وجود دارد که از این قوانین برای تجارت خود استفاده کنید.
بسیاری از برندها تصور میکنند که برای رشد، باید گسترش یابند. اما به گفته ریس و رایس هرچه یک برند بیشتر گسترش یابد، قدرت کمتری پیدا میکند.
در کوتاه مدت ممکن است در هنگام گسترش برندها موفق باشند، اما در طولانی مدت، گسترش مدل نام تجاری را در ذهن مصرف کننده تضعیف میکند.
در عوض “مشتریان علاقه دارند تا از برندهایی با دامنه گستردگی کمتر برخوردار و با یک کلمه متمایز از هم قابل تشخیص باشند، کوتاهتر بهتر است.”
2. قانون انقباض
“هنگامیکه تمرکز خود را محدود میکنید، یک برند قویتر میشود.”
اگر مجبور به عمل جراحی روی زانوی خود هستید، ترجیح میدهید چه کسی روی شما عمل کند؟ جراحی که فقط در جراحی زانو تخصص دارد یا جراح عمومی که عمل جراحی زانو را انجام میدهد یا بسیاری موارد دیگر؟
فرقی نمیکند برند شما چیست، مهم این است که در حرفه خود بهترین باشید.
“تولد یک برند با هویت بخشی انجام میشود، نه تبلیغات.”
تبلیغات راهی برای ایجاد برند شما نیست بلکه هویت بخشی عمومی است چنین قدرتی دارد.
بهترین راه برای ایجاد هویت این است که بتوانید در رده گروه شرکت ها یا کسب و کارهای خود قرار بگیرید.
4. قانون تبلیغات
“پس از به دنیا آمدن، یک برند برای سالم ماندن نیاز به تبلیغات دارد.”
اگرچه تبلیغات به یک برند تجاری کمک نمیکند تا روی پاهای خود بایستد اما در نهایت هر برندی پس از هویت بخشی برای ماندن در بازار نیاز به تبلیغات دارد.
سرانجام باید یک برند از هویت بخشی عمومی با تبلیغات به جامعه معرفی شود. اما ریس و رایس اظهار داشتند که مدیران باید تبلیغات را بیشتر به عنوان یک روش تدافعی تلقی کنند تا یک روش تهاجمی یا “به عنوان بیمهای که آنها را در برابر ضررهای ناشی از حملات رقبا محافظت میکند.”
در تبلیغات هرگز ادعا نکنید که بهترین برند هستید، در مقابل فقط کافی است بهترین مدیرگروه خود باشید وقتی این اتفاق بیفتد مردم به طور خودکار فرض خواهد کرد که شما بهترین هستید زیرا شما مدیربازارید.
5. قانون کلمه
“یک برند تجاری باید تلاش کند تا تنها با یک کلمه در ذهن مصرف کننده هک شود.”
وقتی FedEx شروع به کار کرد، با یک برند دیگری به نام Emery Air Freight رقابت میکرد. برای به دست آوردن جایگاه بهتر در بازار روی کلمه FedEx تمرکز کرد. این برند از آن زمان در سطح جهان گسترش یافته است.
هر برندی باید هدف خود را برای تبدیل شدن به یک کلمه واحد انجام دهد. اگر بتواند کلمه گروه فعالیتی خود را داشته باشد که بهتر هم هست.
“کلنکس” یک نمونه آن است که کلمه “بافت” را در خود دارد. چند بار شنیدهاید که کسی از کلمه “Kleenex” و “بافت” به طور متناوب استفاده کند؟
تنها راهی که برندها میتوانند در داشتن کلمه طبقه بندی موفق شوند، حضور در دسته اول آنها است.
6. قانون اعتبار
“ماده مهم موفقیت هر برند ادعای صحت آن است.”
مطابق قانون اعتبار، برندها باید “ادعای صحت” داشته باشند. و بهترین راه برای اثبات این ادعا ایجاد دسته جدیدی است که برند شما در آن بتواند مدیرشود.
هرچه باشد، دستهای را پیدا کنید که نام تجاری شما بتواند بر آن مسلط شود و با انجام این کار، برند شما قادر خواهد بود ادعای خود را در مورد صحت و اثبات برقرار کند.
7. قانون کیفیت
“کیفیت مهم است، اما برندها تنها با کیفیت ساخته نمیشوند.”
هیچکس منکر اینکه کیفیت مهم است، نیست. اما کیفیت چیزی نیست که موفقیت یک برند را تضمین کند.
براساس تجربیات حاصل شده جهانی، هیچ ارتباطی بین فروش و کیفیت وجود ندارد. اغلب بالاترین کیفیت محصول با رتبه پایین در فروش مواجه است.
کیفیت یا مفهوم کیفیت در ذهن خریدار تعیین میشود. بنابراین “اگر میخواهید یک برند قدرتمند بسازید، باید یک درک قدرتمند از کیفیت در ذهن ایجاد کنید.” کلمه کلیدی در اینجا “ادراک” است.
برای انجام این کار، شما باید تمرکز خود را محدود کنید و مدیرقوی باشید. هنگامیکه نام تجاری شما بر یک گروهی مسلط میشود، به طور خودکار به عنوان کیفیت بالاتر درک میشوید.
شما همچنین باید قیمت محصول یا خدمات خود را بالاتر از دیگران تعیین کنید. معمولاً مردم تصور میکنند که برچسب قیمت بالاتر به معنای کیفیت بالاتر است.
بر همین اساس “قیمت بالا سود مشتریان است. این امکان را به مشتری مرفه میدهد که رضایت را از خرید و مصرف عمومی برند ردهبالا بدست آورد.”
البته اگر قیمت بالاتری تعیین کردهاید، باید راهی برای توجیه آن پیدا کنید.
8. قانون دسته بندی
“یک برند تجاری پیشرو باید معرف دسته باشد.”
اگر برند شما در رقابت با سایر برندها است می تواند خود را به دیگران نشان دهد، شاید شما فکر کنید که چگونه باید در برابر این برندها دوام بیاورید؟
قانون برندسازی در این باره میگوید حتی وقتی رقابت وارد مرحله چهره در چهره میشود، بهتر است به جای خود برند، دسته تجاری را ارتقا دهید: “به جای مبارزه با برندهای رقابتی، یک مدیرباید با دستههای رقابتی مبارزه کند.”
چرا؟ برندهای رقابتی میتوانند علاقه خود را به فعالیت شما نشان دهند که میتواند بازار شما را گسترش دهد و در نهایت باعث ایجاد گشایش بیشتر برای برند شما شود.
9. قانون نام
“در طولانی مدت، یک نام تجاری چیزی بیشتر از یک نام نیست.”
نام برند شما همان چیزی است که آن را از رقبا متمایز میکند. بنابراین اگر هنوز آن را انتخاب نکردهاید، به اسمی که می خواهدی برای برند خود انتخاب کنید، فکر کنید، زیرا این نقش بزرگی در موفقیت طولانی مدت آن خواهد داشت.
نام تجاری شما باید جذاب و آسان تلفظ شود. البته این باید نمایانگر شخصیت و تصویر برند شما نیز باشد.
10. قانون تمدید
“آسانترین راه برای از بین بردن یک نام تجاری قرار دادن نام آن بر روی همه چیز است.”
هنگامی یک برند در رده خود موفق میشود که مدیرآن سعی در گسترش محصولات و خدمات کند. برنامههای بیشتر ممکن است درآمد بیشتری را برای کوتاه مدت ایجاد کنند.
اما در درازمدت، برندها را از بین میبرد و بسیاری از رهبران تا رسیدن به این زمان متوجه موضوع نمیشوند. این اتفاقی نیست که یک شبه بیفتد.
11. قانون بورس تحصیلی
“برای ساختن رده، یک برند باید از برندهای دیگر استقبال کند.”
مشتریان خواهان انتخاب هستند. آنها میخواهند برندی را با نام تجاری شما مقایسه کنند در غیر این صورت، برند شما نمیتواند مشتری را جذب میکند.
به عنوان مثال دو برند اصلی در کوکاکولا و پپسی را در نظر بگیرید که دائما در حال مقایسه باهم از سوی مشتریان هستند.
در واقعیت بیش از 50? میزان سهم بازار از آن برندی است بتواند این انتظار را برآورده کند. برای دستیابی به بیش از این، یک مدیرنیاز به ایجاد برندهای مختلف دارد.
“یکی از سریعترین مسیرهای عدم موفقیت، نامگذاری کلی برای نام تجاری است.”
هنگامی که یک نام تجاری جنبه عمومی دارد، تمایز خود از رقابت دشوار میکند.
برای یافتن نامی برای نام تجاری خود، میتوانید یک کلمه معمولی را استفاده کنید و “از متن خارج از آن استفاده کنید تا ویژگی اصلی نام تجاری خود را بیان کنید.”
13. قانون شرکت
“برندها برند و شرکتها شرکت هستند اما با یک تفاوت.”
وقتی به برندهایی مانند Old Spice ، Oral-B و Olay فکر میکنید، چه چیزی بیشرت توجه شما را جلب میکند؟ آیا میدانید یک شرکت این محصولات را تولید میکند؟
به این دلیل که مدیران این شرکت، قانون شرکت را میشناسند: “که نامهای تجاری تقریباً همیشه باید بر نام شرکتها اولویت داشته باشند.”
اگر به هر یک از محصولات آنها نگاه کنید، متوجه میشوید که نام تجاری آنها برجسته است، در حالی که نام شرکت آنها با حروف کوچک در قسمت پایین قرار میگیرد.
آنها میدانند که مردم برند را میخرند و به آن اهمیت میدهند، نه شرکتها.
وقتی نام تجاری خود را انتخاب میکنید، میخواهید مردم فقط بتوانند از نام تجاری شما و نه نام شرکت استفاده و آنرا درک کنند؟
در حالت ایده آل، مردم باید بتوانند نام شرکت شما را رها کرده و فقط از نام تجاری شما استفاده کنند.
14. قانون برندهای فرعی
“آنچه تجاری میسازد، زیرمجموعه میتواند از بین ببرد.”
مانند قانون الحاقات، قانون برندهای فرعی تصریح میکند که برند فرعی میتواند برند اصلی را از بین ببرد.
15. قانون خواهر و برادر
“زمان و مکان برای راه اندازی یک برند دوم وجود دارد.”
در حالی رایس و ریس از گسترش برند دفاع میکنند که به درستی و تحت شرایط مناسب انجام شود تا بتواند مؤثر واقع شود.
وریگلی (Wrigley) یکی از نمونههای شرکتی است که با ایجاد برندهای مختلفی مانند (Extra (آدامس بدون قند، Freedent (آدامس بدون چوب) ، Big Red (آدامس با طعم دارچین) ، در بازار آدامس مسلط شده است.
اما برای اینکه به اندازه وریگلی موفق باشید، مواردی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.
هر «خواهر و برادر» را با هویت خاص خود منحصر به فرد هستند. از بخشیدن “نگاه شرکتی” به همه برندها خودداری کنید. در عوض، هر برند باید تا حد امکان متمایز باشد.
روی یک محصول مشترک متمرکز شوید.
برای تمایز برندها (مانند قیمت، سن، طعم و کالری) یک ویژگی واحد را انتخاب کنید.
این کار کمک میکند تا برندها از یکدیگر متمایز و از همپوشانی جلوگیری شود.
نامهای تجاری مختلف و نه مشابه ایجاد کنید.
وقتی خواهر و برادر جدید ایجاد میکنید، باید یک دسته جدید نیز ایجاد کنید.
کنترل خانواده خواهر و برادر را در بالاترین سطح حفظ کنید در غیر این صورت بین رقابت خواهر و برادر ایجاد میشود و همه برندها به کپی کردن یکدیگر ادامه میدهند.
16. قانون شکل
“لوگوی یک برند باید متناسب با چشم طراحی شود. هر دو چشم.”
یک آرم “ترکیبی از یک علامت تجاری است که یک نماد بصری از نام تجاری هم هست”.
از آنجایی که چشمان ما در کنار هم قرار گرفتهاند، لوگوی برند تجاری باید افقی باشد و به یاد داشته باشید که معنی یک نام در نام آن نهفته است.
بنابراین مطمئن شوید که این بخشی ظاهری و قابل مشاهده از لوگوی برند تجاری شما است.
17. قانون رنگ
“یک برند تجاری باید از رنگی استفاده کند که مخالف عمده رقبا باشد.”
رنگهای مختلف معناهای مختلفی دارند. بنابراین در حالت ایده آل، برند شما از رنگهایی استفاده میکند که نمایانگر آن چیزی است که خلق و خویی را که میخواهید مشتریان در هنگام تعامل با نام تجاری شما داشته باشند، داشته باشد.
اما مهمترین انتخاب، رنگهایی است که با رنگهای مورد استفاده رقبای شما تضاد داشته باشد.
بنابراین اگر رنگهای ایده آل شما قبلاً استفاده شده چیز دیگری را انتخاب کنید. این به شما امکان میدهد تا یک هویت خاص از برند ایجاد کنید و به تمایز برند خود از رقبا کمک کنید.
توجه داشته باشید که گاهی اوقات داشتن دو رنگ نام تجاری میتواند موثر باشد، اما معمولاً بهتر است فقط به یک رنگ بچسبید.
18. قانون مرزها
“هیچ گونه مانعی برای برندسازی جهانی وجود ندارد. یک برند نباید مرز بشناسد. “
هر کشوری به خاطر چیزهای متفاوت شناخته شده است. فرانسه به خاطر شراب و غذاهایش، آلمان به دلیل وسایل نقلیه، بلژیک به دلیل آبجو و ایتالیا به دلیل پوشاک با کیفیت بالا شناخته شده است.
“هنگامیکه یک برند با درک کشور خود همگام میشود، این برند تجاری میتواند به یک برند جهانی تبدیل شود.”
برای اینکه برند شما در سطح جهانی موفق شود ، باید در رده نخست خود قرار بگیرد و محصول شما متناسب با برداشتهای جهانی باشد.
19. قانون ثبات
“برند یک شبه ساخته نمیشود. موفقیت در دهها سال و نه سالها سنجیده میشود. “
بسیاری از برندها به اشتباه معتقدند که برای رشد، باید تغییر کنند.
اما با این کار هویت برند را رقیق میکند. “بازارها ممکن است تغییر کنند، اما برندها باید یکسان بمانند. ثبات همراه با قوام چیزی است که باعث ایجاد یک برند میشود.”
به In-N-Out Burger ، یکی از محبوب ترین فست فودهای زنجیرهای در ایالات متحده نگاه کنید، از زمان تأسیس این رستوران در سال 1948 ، نامش به سختی تغییر کرده است.
سادگی و سازگاری این برند دو دلیل اصلی موفقیت این روزها است.
20. قانون تغییر
“برندها قابل تغییر هستند، اما به ندرت و بسیار با دقت.”
موارد خاصی وجود دارد که یک برند میتواند تغییر کند. اما در شرایطی که:
نام تجاری شما ضعیف است
میخواهید قیمت محصول خود را پایین بیاورید
نام تجاری شما در یک صنعت رشد آرامی دارد
21. قانون مرگ و میر
“هیچ برندی برای همیشه زنده نخواهد ماند. اتانازی اغلب بهترین راه حل است. “
هرچه سخت باشد احتمالاً در یک مقطع خاص مجبور خواهید بود که برند خود را برای حرکت، پیش ببرید. با تلاش برای زنده نگه داشتن مارکتی که در حال مرگ است یا دیگر مرتبط نیست، پول خود را هدر ندهید.
یک برند یک “ایده یا مفهوم منحصر به فرد است که شما در ذهن چشم انداز دارید.”
در پایان
همانطور که متوجه شدید، بسیاری از این قوانین با یکدیگر همپوشانی دارند.
دسته جدیدی را برای نام تجاری خود ایجاد کنید و با انجام این کار، شما به طور خودکار مدیر و “بهترین” آن دسته خواهید شد.
هنگامیکه نام تجاری خود را ایجاد کردید، هدف خود را برای داشتن یک کلمه در ذهن مصرف کننده عنوان کنید.
برند خود را تبلیغ کنید، نه نام تجاری شرکت و رقابت را در آغوش بگیرید. این امر باعث میشود مردم علاقه مند به برند شما شوند و در نهایت به رشد اقتصادی کسب و کارتان کمک میکند.
اگر میخواهید یک برند “خواهر و برادر” داشته باشید، راهی پیدا بیابید تا بتوانید آن را تا حد ممکن از برند فعلی خود متمایز کنید.
تنها نکته مهم این است که مصرف کننده در مورد برند شما چه فکر میکند و چگونه آن را درک میکند.
آژانس تبلیغاتی هورتاش: برند سازی یا برندینگ به این معناست که شما بتوانید اسم کمپانی یا هر نوع فعالیتی که دارید را در اذهان جابیندازید.
این کار به شما و کسب و کارتان کمک میکند بتوانید مشتریهای دائمیداشته باشید. ما در این مطلب که از کتاب «ال ری و لورا ری» استخراج شده شما را با 22 قانون تغییر ناپذیر «برندینگ» آشنا میکنیم.
حتی اگر این کتاب در سال 1998 دقیقاً با شروع اینترنت چاپ میشد، به قول نویسندگان این قوانین هنوز هم اعمال میشدند چون “غیرقابل تغییر” هستند.
این که کسب و کار شما 30 سال سن دارد یا هنوز در مرحله توسعه است، فرقی نمیکند این شانس وجود دارد که از این قوانین برای تجارت خود استفاده کنید.
بسیاری از برندها تصور میکنند که برای رشد، باید گسترش یابند. اما به گفته ریس و رایس هرچه یک برند بیشتر گسترش یابد، قدرت کمتری پیدا میکند.
در کوتاه مدت ممکن است در هنگام گسترش برندها موفق باشند، اما در طولانی مدت، گسترش مدل نام تجاری را در ذهن مصرف کننده تضعیف میکند.
در عوض “مشتریان علاقه دارند تا از برندهایی با دامنه گستردگی کمتر برخوردار و با یک کلمه متمایز از هم قابل تشخیص باشند، کوتاهتر بهتر است.”
2. قانون انقباض
“هنگامیکه تمرکز خود را محدود میکنید، یک برند قویتر میشود.”
اگر مجبور به عمل جراحی روی زانوی خود هستید، ترجیح میدهید چه کسی روی شما عمل کند؟ جراحی که فقط در جراحی زانو تخصص دارد یا جراح عمومی که عمل جراحی زانو را انجام میدهد یا بسیاری موارد دیگر؟
فرقی نمیکند برند شما چیست، مهم این است که در حرفه خود بهترین باشید.
“تولد یک برند با هویت بخشی انجام میشود، نه تبلیغات.”
تبلیغات راهی برای ایجاد برند شما نیست بلکه هویت بخشی عمومی است چنین قدرتی دارد.
بهترین راه برای ایجاد هویت این است که بتوانید در رده گروه شرکت ها یا کسب و کارهای خود قرار بگیرید.
4. قانون تبلیغات
“پس از به دنیا آمدن، یک برند برای سالم ماندن نیاز به تبلیغات دارد.”
اگرچه تبلیغات به یک برند تجاری کمک نمیکند تا روی پاهای خود بایستد اما در نهایت هر برندی پس از هویت بخشی برای ماندن در بازار نیاز به تبلیغات دارد.
سرانجام باید یک برند از هویت بخشی عمومی با تبلیغات به جامعه معرفی شود. اما ریس و رایس اظهار داشتند که مدیران باید تبلیغات را بیشتر به عنوان یک روش تدافعی تلقی کنند تا یک روش تهاجمی یا “به عنوان بیمهای که آنها را در برابر ضررهای ناشی از حملات رقبا محافظت میکند.”
در تبلیغات هرگز ادعا نکنید که بهترین برند هستید، در مقابل فقط کافی است بهترین مدیرگروه خود باشید وقتی این اتفاق بیفتد مردم به طور خودکار فرض خواهد کرد که شما بهترین هستید زیرا شما مدیربازارید.
5. قانون کلمه
“یک برند تجاری باید تلاش کند تا تنها با یک کلمه در ذهن مصرف کننده هک شود.”
وقتی FedEx شروع به کار کرد، با یک برند دیگری به نام Emery Air Freight رقابت میکرد. برای به دست آوردن جایگاه بهتر در بازار روی کلمه FedEx تمرکز کرد. این برند از آن زمان در سطح جهان گسترش یافته است.
هر برندی باید هدف خود را برای تبدیل شدن به یک کلمه واحد انجام دهد. اگر بتواند کلمه گروه فعالیتی خود را داشته باشد که بهتر هم هست.
“کلنکس” یک نمونه آن است که کلمه “بافت” را در خود دارد. چند بار شنیدهاید که کسی از کلمه “Kleenex” و “بافت” به طور متناوب استفاده کند؟
تنها راهی که برندها میتوانند در داشتن کلمه طبقه بندی موفق شوند، حضور در دسته اول آنها است.
6. قانون اعتبار
“ماده مهم موفقیت هر برند ادعای صحت آن است.”
مطابق قانون اعتبار، برندها باید “ادعای صحت” داشته باشند. و بهترین راه برای اثبات این ادعا ایجاد دسته جدیدی است که برند شما در آن بتواند مدیرشود.
هرچه باشد، دستهای را پیدا کنید که نام تجاری شما بتواند بر آن مسلط شود و با انجام این کار، برند شما قادر خواهد بود ادعای خود را در مورد صحت و اثبات برقرار کند.
7. قانون کیفیت
“کیفیت مهم است، اما برندها تنها با کیفیت ساخته نمیشوند.”
هیچکس منکر اینکه کیفیت مهم است، نیست. اما کیفیت چیزی نیست که موفقیت یک برند را تضمین کند.
براساس تجربیات حاصل شده جهانی، هیچ ارتباطی بین فروش و کیفیت وجود ندارد. اغلب بالاترین کیفیت محصول با رتبه پایین در فروش مواجه است.
کیفیت یا مفهوم کیفیت در ذهن خریدار تعیین میشود. بنابراین “اگر میخواهید یک برند قدرتمند بسازید، باید یک درک قدرتمند از کیفیت در ذهن ایجاد کنید.” کلمه کلیدی در اینجا “ادراک” است.
برای انجام این کار، شما باید تمرکز خود را محدود کنید و مدیرقوی باشید. هنگامیکه نام تجاری شما بر یک گروهی مسلط میشود، به طور خودکار به عنوان کیفیت بالاتر درک میشوید.
شما همچنین باید قیمت محصول یا خدمات خود را بالاتر از دیگران تعیین کنید. معمولاً مردم تصور میکنند که برچسب قیمت بالاتر به معنای کیفیت بالاتر است.
بر همین اساس “قیمت بالا سود مشتریان است. این امکان را به مشتری مرفه میدهد که رضایت را از خرید و مصرف عمومی برند ردهبالا بدست آورد.”
البته اگر قیمت بالاتری تعیین کردهاید، باید راهی برای توجیه آن پیدا کنید.
8. قانون دسته بندی
“یک برند تجاری پیشرو باید معرف دسته باشد.”
اگر برند شما در رقابت با سایر برندها است می تواند خود را به دیگران نشان دهد، شاید شما فکر کنید که چگونه باید در برابر این برندها دوام بیاورید؟
قانون برندسازی در این باره میگوید حتی وقتی رقابت وارد مرحله چهره در چهره میشود، بهتر است به جای خود برند، دسته تجاری را ارتقا دهید: “به جای مبارزه با برندهای رقابتی، یک مدیرباید با دستههای رقابتی مبارزه کند.”
چرا؟ برندهای رقابتی میتوانند علاقه خود را به فعالیت شما نشان دهند که میتواند بازار شما را گسترش دهد و در نهایت باعث ایجاد گشایش بیشتر برای برند شما شود.
9. قانون نام
“در طولانی مدت، یک نام تجاری چیزی بیشتر از یک نام نیست.”
نام برند شما همان چیزی است که آن را از رقبا متمایز میکند. بنابراین اگر هنوز آن را انتخاب نکردهاید، به اسمی که می خواهدی برای برند خود انتخاب کنید، فکر کنید، زیرا این نقش بزرگی در موفقیت طولانی مدت آن خواهد داشت.
نام تجاری شما باید جذاب و آسان تلفظ شود. البته این باید نمایانگر شخصیت و تصویر برند شما نیز باشد.
10. قانون تمدید
“آسانترین راه برای از بین بردن یک نام تجاری قرار دادن نام آن بر روی همه چیز است.”
هنگامی یک برند در رده خود موفق میشود که مدیرآن سعی در گسترش محصولات و خدمات کند. برنامههای بیشتر ممکن است درآمد بیشتری را برای کوتاه مدت ایجاد کنند.
اما در درازمدت، برندها را از بین میبرد و بسیاری از رهبران تا رسیدن به این زمان متوجه موضوع نمیشوند. این اتفاقی نیست که یک شبه بیفتد.
11. قانون بورس تحصیلی
“برای ساختن رده، یک برند باید از برندهای دیگر استقبال کند.”
مشتریان خواهان انتخاب هستند. آنها میخواهند برندی را با نام تجاری شما مقایسه کنند در غیر این صورت، برند شما نمیتواند مشتری را جذب میکند.
به عنوان مثال دو برند اصلی در کوکاکولا و پپسی را در نظر بگیرید که دائما در حال مقایسه باهم از سوی مشتریان هستند.
در واقعیت بیش از 50? میزان سهم بازار از آن برندی است بتواند این انتظار را برآورده کند. برای دستیابی به بیش از این، یک مدیرنیاز به ایجاد برندهای مختلف دارد.
“یکی از سریعترین مسیرهای عدم موفقیت، نامگذاری کلی برای نام تجاری است.”
هنگامی که یک نام تجاری جنبه عمومی دارد، تمایز خود از رقابت دشوار میکند.
برای یافتن نامی برای نام تجاری خود، میتوانید یک کلمه معمولی را استفاده کنید و “از متن خارج از آن استفاده کنید تا ویژگی اصلی نام تجاری خود را بیان کنید.”
13. قانون شرکت
“برندها برند و شرکتها شرکت هستند اما با یک تفاوت.”
وقتی به برندهایی مانند Old Spice ، Oral-B و Olay فکر میکنید، چه چیزی بیشرت توجه شما را جلب میکند؟ آیا میدانید یک شرکت این محصولات را تولید میکند؟
به این دلیل که مدیران این شرکت، قانون شرکت را میشناسند: “که نامهای تجاری تقریباً همیشه باید بر نام شرکتها اولویت داشته باشند.”
اگر به هر یک از محصولات آنها نگاه کنید، متوجه میشوید که نام تجاری آنها برجسته است، در حالی که نام شرکت آنها با حروف کوچک در قسمت پایین قرار میگیرد.
آنها میدانند که مردم برند را میخرند و به آن اهمیت میدهند، نه شرکتها.
وقتی نام تجاری خود را انتخاب میکنید، میخواهید مردم فقط بتوانند از نام تجاری شما و نه نام شرکت استفاده و آنرا درک کنند؟
در حالت ایده آل، مردم باید بتوانند نام شرکت شما را رها کرده و فقط از نام تجاری شما استفاده کنند.
14. قانون برندهای فرعی
“آنچه تجاری میسازد، زیرمجموعه میتواند از بین ببرد.”
مانند قانون الحاقات، قانون برندهای فرعی تصریح میکند که برند فرعی میتواند برند اصلی را از بین ببرد.
15. قانون خواهر و برادر
“زمان و مکان برای راه اندازی یک برند دوم وجود دارد.”
در حالی رایس و ریس از گسترش برند دفاع میکنند که به درستی و تحت شرایط مناسب انجام شود تا بتواند مؤثر واقع شود.
وریگلی (Wrigley) یکی از نمونههای شرکتی است که با ایجاد برندهای مختلفی مانند (Extra (آدامس بدون قند، Freedent (آدامس بدون چوب) ، Big Red (آدامس با طعم دارچین) ، در بازار آدامس مسلط شده است.
اما برای اینکه به اندازه وریگلی موفق باشید، مواردی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.
هر «خواهر و برادر» را با هویت خاص خود منحصر به فرد هستند. از بخشیدن “نگاه شرکتی” به همه برندها خودداری کنید. در عوض، هر برند باید تا حد امکان متمایز باشد.
روی یک محصول مشترک متمرکز شوید.
برای تمایز برندها (مانند قیمت، سن، طعم و کالری) یک ویژگی واحد را انتخاب کنید.
این کار کمک میکند تا برندها از یکدیگر متمایز و از همپوشانی جلوگیری شود.
نامهای تجاری مختلف و نه مشابه ایجاد کنید.
وقتی خواهر و برادر جدید ایجاد میکنید، باید یک دسته جدید نیز ایجاد کنید.
کنترل خانواده خواهر و برادر را در بالاترین سطح حفظ کنید در غیر این صورت بین رقابت خواهر و برادر ایجاد میشود و همه برندها به کپی کردن یکدیگر ادامه میدهند.
16. قانون شکل
“لوگوی یک برند باید متناسب با چشم طراحی شود. هر دو چشم.”
یک آرم “ترکیبی از یک علامت تجاری است که یک نماد بصری از نام تجاری هم هست”.
از آنجایی که چشمان ما در کنار هم قرار گرفتهاند، لوگوی برند تجاری باید افقی باشد و به یاد داشته باشید که معنی یک نام در نام آن نهفته است.
بنابراین مطمئن شوید که این بخشی ظاهری و قابل مشاهده از لوگوی برند تجاری شما است.
17. قانون رنگ
“یک برند تجاری باید از رنگی استفاده کند که مخالف عمده رقبا باشد.”
رنگهای مختلف معناهای مختلفی دارند. بنابراین در حالت ایده آل، برند شما از رنگهایی استفاده میکند که نمایانگر آن چیزی است که خلق و خویی را که میخواهید مشتریان در هنگام تعامل با نام تجاری شما داشته باشند، داشته باشد.
اما مهمترین انتخاب، رنگهایی است که با رنگهای مورد استفاده رقبای شما تضاد داشته باشد.
بنابراین اگر رنگهای ایده آل شما قبلاً استفاده شده چیز دیگری را انتخاب کنید. این به شما امکان میدهد تا یک هویت خاص از برند ایجاد کنید و به تمایز برند خود از رقبا کمک کنید.
توجه داشته باشید که گاهی اوقات داشتن دو رنگ نام تجاری میتواند موثر باشد، اما معمولاً بهتر است فقط به یک رنگ بچسبید.
18. قانون مرزها
“هیچ گونه مانعی برای برندسازی جهانی وجود ندارد. یک برند نباید مرز بشناسد. “
هر کشوری به خاطر چیزهای متفاوت شناخته شده است. فرانسه به خاطر شراب و غذاهایش، آلمان به دلیل وسایل نقلیه، بلژیک به دلیل آبجو و ایتالیا به دلیل پوشاک با کیفیت بالا شناخته شده است.
“هنگامیکه یک برند با درک کشور خود همگام میشود، این برند تجاری میتواند به یک برند جهانی تبدیل شود.”
برای اینکه برند شما در سطح جهانی موفق شود ، باید در رده نخست خود قرار بگیرد و محصول شما متناسب با برداشتهای جهانی باشد.
19. قانون ثبات
“برند یک شبه ساخته نمیشود. موفقیت در دهها سال و نه سالها سنجیده میشود. “
بسیاری از برندها به اشتباه معتقدند که برای رشد، باید تغییر کنند.
اما با این کار هویت برند را رقیق میکند. “بازارها ممکن است تغییر کنند، اما برندها باید یکسان بمانند. ثبات همراه با قوام چیزی است که باعث ایجاد یک برند میشود.”
به In-N-Out Burger ، یکی از محبوب ترین فست فودهای زنجیرهای در ایالات متحده نگاه کنید، از زمان تأسیس این رستوران در سال 1948 ، نامش به سختی تغییر کرده است.
سادگی و سازگاری این برند دو دلیل اصلی موفقیت این روزها است.
20. قانون تغییر
“برندها قابل تغییر هستند، اما به ندرت و بسیار با دقت.”
موارد خاصی وجود دارد که یک برند میتواند تغییر کند. اما در شرایطی که:
نام تجاری شما ضعیف است
میخواهید قیمت محصول خود را پایین بیاورید
نام تجاری شما در یک صنعت رشد آرامی دارد
21. قانون مرگ و میر
“هیچ برندی برای همیشه زنده نخواهد ماند. اتانازی اغلب بهترین راه حل است. “
هرچه سخت باشد احتمالاً در یک مقطع خاص مجبور خواهید بود که برند خود را برای حرکت، پیش ببرید. با تلاش برای زنده نگه داشتن مارکتی که در حال مرگ است یا دیگر مرتبط نیست، پول خود را هدر ندهید.
یک برند یک “ایده یا مفهوم منحصر به فرد است که شما در ذهن چشم انداز دارید.”
در پایان
همانطور که متوجه شدید، بسیاری از این قوانین با یکدیگر همپوشانی دارند.
دسته جدیدی را برای نام تجاری خود ایجاد کنید و با انجام این کار، شما به طور خودکار مدیر و “بهترین” آن دسته خواهید شد.
هنگامیکه نام تجاری خود را ایجاد کردید، هدف خود را برای داشتن یک کلمه در ذهن مصرف کننده عنوان کنید.
برند خود را تبلیغ کنید، نه نام تجاری شرکت و رقابت را در آغوش بگیرید. این امر باعث میشود مردم علاقه مند به برند شما شوند و در نهایت به رشد اقتصادی کسب و کارتان کمک میکند.
اگر میخواهید یک برند “خواهر و برادر” داشته باشید، راهی پیدا بیابید تا بتوانید آن را تا حد ممکن از برند فعلی خود متمایز کنید.
تنها نکته مهم این است که مصرف کننده در مورد برند شما چه فکر میکند و چگونه آن را درک میکند.
آژانس تبلیغاتی هورتاش: نوشتن توضیحات محصول یکی از تاکتیکهای بازاریابی است که به شما و کسب و کارتان برای جذب مشتری و فروش بیشتر محصول کمک میکند.
مشتری اکنون در سایت فروشگاهی شما است و به دنبال کالای مناسب و متناسب با نیازش میگردد.
آخرین مرحله، ترغیب مشتری برای کلیک بر روی دکمه “افزودن به سبد خرید” است، اما چطور؟ با توضیحات محصول مؤثر.
به این معنی که توضیحات محصول یکی از مهمترین جنبههای فروشگاه آنلاین شما است. ولی حتی اگر از این قدرت باورنکردنی بهره بگیرید، نوشتن توضیحات خوب محصول کار سختی است.
این کار بخصوص وقتی که لیست طولانیای از محصولات را در اختیار دارید میتواند خسته کننده باشد.
رعایت این 8 قانون آسان در مورد نوشتن توضیحات محصول، به شما کمک میکند محصولات خود را راحت تر بفروشید.
بدانید که مخاطبان هدف شما چه کسی است
روی مزایای محصول تمرکز کنید
داستان کامل را بگویید
از زبان و لحن طبیعی استفاده کنید
از کلمات قدرتند استفاده کنید
بررسی محصول را آسان کنید
برای موتورهای جستجو بهینه سازی کنید
از تصاویر محصول خوب استفاده کنید
اما چگونه میتوان الگوی توصیف محصول خود را ایجاد و تست کرد؟ با هورتاش همراه باشید تا با هر مورد از این 8 قانون آسان توضیحات محصول بیشتر آشنا شوید.
اولین قدم برای نوشتن توضیحات محصول تعریف مخاطب هدف شماست.
شما باید قادر باشید تا تعریف کنید که کدام ویژگیها مورد توجه خریداران بالقوه شما قرار گیرد.
این کار با درک شخصیت خریدار و تفکیک ویژگیهای مشتریان بالقوه شما آغاز میشود.
شخصیت خریدار محصولات شما به شما کمک میکند تا بفهمید که کدام ویژگی برای مشتریان شما با ارزش تر است.
همانطور که در حال نوشتن توضیحات محصول خود هستید، این سؤالات را در خاطر داشته باشید:
چگونه این شخص به صفحه شما رسید؟
منافع او به طور کلی چیست؟
چرا این شخص به طور خاص به فروشگاه شما علاقه مند است؟
چگونه این شخص میتواند محصول را برای دیگران توصیف کند؟
چه ویژگی یا مزایایی برای این شخص بیشتر از همه مورد توجه است؟
با توجه به این سوالات در هنگام نوشتن توضیحات محصول، شما قادر خواهید بود توضیحی از محصول را ارسال کنید که به فروش آن کمک کند.
بر مزایای محصول متمرکز شوید
به عنوان صاحب یک فروشگاه آنلاین، شما به راحتی میتوانید محصولات خود به اشتراک بگذارید. شما میخواهید نشان دهید که محصول شما بهترین ویژگیها و منحصر به فرد ترین مشخصات را دارد.
با این حال، خریدار لزوما به ویژگیهای عادی محصول علاقهای ندارد. درعوض آنها میخواهند بدانند که این محصول چه ارزش افزودهای برای آنها دارد.
ویژگی محصول عبارت واقعی در مورد محصول است که اطلاعات فنی را ارائه میدهد.
از طرف دیگر، سود محصول میگوید که چگونه محصول میتواند زندگی خریدار را بهبود بخشد.
مشتری باید با نگاهی دقیقتر به توضیحات محصول، از ویژگیهای اصلی محصول و همچنین مزایای آن مطلع شود.
به عنوان مثال به این محصول نگاهی بیندازید. در این توضیحات محصول، به ویژگیهای از جمله جنس محصول، وزن کم، کاهش آلودگی EMF، کاهش علائم آلرژی، آسم و سردرد اشاره شده است.
خب! چه چیزی این شمع را بسیار خاص میکند؟ پاسخ نهفته در مزایای مستقیمی است که برای خریدار مطرح شده است.
آنها به روشنی مزایای داشتن این شمع را به ایجاد حس راحتی، ارتباط دادهاند. در واقع باید مزایای داشتن این محصول را به طور خاص برجسته کرد.
اصلی ترین مزایایی که مشتریان میتواند از این شمع انتظار داشته باشند عبارتند از اینکه:
شما میتوانید بدون خرید شمع بزرگتر و گران تر به چنین محصولی دست یابید.
داشتن نور کافی در طول روز.
این یک محصول عالی برای دکوراسیون است.
استفاده از آن بی خطر و آسان است.
محتوای توضیحات محصول شما باید خریداران بالقوه را متقاعد کند که زندگی آنها را به روشهای واضح و قابل اندازه گیری بهبود میبخشد.
قبل از شروع نوشتن توضیحات محصول خود، خلاصهای از ویژگیها و مزایای محصول خود را بیان کنید.
به این فکر کنید که چگونه محصول لذت را افزایش میدهد یا مشکلات را کاهش میدهد.
برای هر ویژگیای که در لیست خود قرار دهید، بدانید که چگونه این امر به طور مستقیم به خریدار منتهی میشود.
تعیین ویژگیهای محصول این به شما کمک میکند توضیحات محصول قانع کننده تر و سریعتر بنویسید.
تمام داستان را بگویید
توضیحات محصول خوب باید تمام جزئیات مربوطه را ارائه دهد، خریدار را نسبت به مزایای آن متقاعد کند. یا به عبارتی بتواند احساسات مشتری درگیر کند.
احساسات بر رفتار خریدار تاثیر میگذارد، بنابراین توصیف محصول شما محل مناسبی برای برانگیختن احساسات است.
چگونه باید این کار را انجام داد؟ با پر کردن هرگونه شکافی که خریداران بالقوه در مورد محصول دارد.
نوشتن توضیحی مناسب برای فروش محصولات، نیازمند گنجاندن ویژگیها و ارجاع داستان اصلی محصول است.
این کار را با تمرکز بر مزایای معنوی محصول انجام میشود. این موضوع به ویژه روی راههایی که میتوان از آن استفاده کرد، متمرکز میشود و خیال مشتری را راحت میکند که این محصول را در زندگی خود تصور کند.
فرض کنید قرار است چای بفروشید! چگونگی نوشتن توضیحی خوب برای فروش داستانهای تبلیغاتی است.
در توضیحات “چای” باید در مورد اهمیت تاریخی این محصول و همچنین فواید آن آگاهی دهیم.
خواننده با خواندن داستان محصول، در مورد کاربردهای آن آگاه میشود و به این امکان را به مشتری میدهد که زندگیاش را با این چای تصور کند.
با گفتن یک داستان کوتاه در مورد محصول، به احتمال زیاد شما بیشتر با یک خریدار بالقوه در سطح عاطفی ارتباط برقرار میکنید تا یک خریدار. این نکتهای مهم برای تبدیل خریداران بالقوه شما به خریداران واقعی است.
وقتی نوشتن داستانی در توصیف محصول شما میآید، سعی کنید به این سؤالات پاسخ دهید.
چه کسی در ابتدا این محصول را ساخته است؟
چه چیزی باعث ساخت این محصول شده است؟
علت ساخت این محصول چه بود؟
این محصول در زندگی روزانه خریدار چه تاثیری دارد؟
نوشتن داستان به خریدار کمک میکند تا محصول را به شکلی ببیند که ویژگیها و مشخصات آن را هرگز فراموش کند.
اگر بتوانید خریدار را مجبور کنید که محصول را به عنوان یک نیاز عاطفی تصور کند، احتمالا میتوانید به راحتی محصولتان را به آنها بفروشید.
از زبان و لحن طبیعی استفاده کنید
وقتی توضیحات خود را میخوانید، آیا مانند مکالمهای واقعی است که با دوست خود داشتید؟ یا مانند یک رشته از کلمات ایجاد شده توسط کامپیوتر به نظر میرسد؟
اگر توضیحات محصول شما چیزی نیست که شما در مورد محصول به دوست خود بگویید، وقت آن است که کمیزندگی در آن تزریق کنید.
استفاده از لحن طبیعی یعنی کلماتی که در یک مکالمه واقعی استفاده میکنید. این کار به مشتری شما کمک میکند تا با نام تجاری شما ارتباط برقرار کند.
استفاده از یک لحن مداوم و مطابق با برند باعث ایجاد اعتماد به نفس در مشتریان شده و باعث میشود برخی از برندهای تجارت الکترونیک بسیار به یاد ماندنی تر از هزاران برند دیگر باشند که در حال حاضر کالایی را میفروشند.
از کلمات قدرتمند استفاده کنید
کلمات و عبارات خاصی وجود دارد که به طور طبیعی یک واکنش عاطفی را در انسان ایجاد میکند. اینکار برای صاحبان فروشگاههای آنلاین، باعث افزایش فروش میشود.
با توجه به این کلمات و اصطلاحات، میتوانید مشتریان خود را راحتتر متقاعد کنید که خرید را انجام دهند.
همانطور که توضیحات محصول خود را مینویسید، به دنبال عبارت توصیفی یا صفتی باشید که بتواند محصول را بیشتر توضیح دهد.
به جای استفاده از کلماتی مانند “خوب” یا “با کیفیت بالا” ، کلمات قدرت مانند “خیره کننده” یا “احساسی” را انتخاب کنید.
شما با پاشیدن این کلمات توصیفی خوب در توصیف محصول خود، به طرز ظریفی خریداران را متقاعد میکنید که نسبت به خرید محصولات هیجان انگیز خود اقدام کنند.
بررسی محصول را آسان کنید
افراد زمان کوتاهی دارند و فقط حدود 16? از آنچه در صفحه است را میخوانند. بنابراین توضیحات محصول شما باید 16 درصد زمان مخاطب را بگیرد.
شما میتوانید با انجام توضیحات فوق العاده محصول این کار را انجام دهید.
با این کار خریدار میتواند دقیقاً اطلاعاتی را که میخواهد بیابد بدون اینکه وقت خود را در بخشهای دیگر صرف کند.
توضیحات محصول خود را با ذکر نکتههای مهم، پاراگرافهای کوتاه که فقط از چند جمله تشکیل شدهاند، فضای سفید و فونتهایی با اندازههای مختلف، آسان کنید.
همانطور که مشغول نوشتن توضیحات محصول برای فروشگاه خود هستید، به دنبال فرصتهایی برای دنبال کردن همین ساختار آسان کننده باشید.
مشخصات محصول را میتوان به راحتی در نقاط قابل رویت، داستان و نکات برجسته را در یک پاراگراف کوتاه و نام محصول را در عنوان قرار داد.
با آسانتر نکردن خواندن توضیحات محصول خود، مشتری بالقوه خود را از دست خواهید داد.
توضیحات محصول را برای موتورهای جستجو بهینه سازی کنید
تقریبا هر کاری که در فروشگاه خود انجام میدهید باید برای موتورهای جستجو بهینه سازی شود.
بهینه سازی موتور جستجو (سئو) ساده ترین راه برای جذب مشتریان جدید به صفحه شماست که اولین قدم برای متقاعد کردن شخص در خرید محصولات شما است.
بهینه سازی با کلمات کلیدی شروع میشود که معمولاً اصطلاح جستجو هستند که خریداران برای پیدا کردن کالای مورد نظر خود از آن استفاده میکنند.
با کمی تحقیق در مورد کلمات کلیدی، میتوانید به سرعت متوجه شوید که کلمات کلیدی برای فروشگاه شما بهترین گزینه هستند.
به عنوان مثال ، “شلوارهای مشکی زنانه” کلمه کلیدیای است که میتواند به راحتی در فروشگاه آنلاین شما بهینه شود.
به دنبال کلمات پررنگ در توضیحات باشید تا در پیشنهادات پرطرفدار گوگل به مشتریها نشان داده شوید.
اگر روی یکی از لیستهای صفحه اول کلیک کنیم، میبینیم که چگونه آنها از این کلمه کلیدی در سایت خود استفاده میکنند تا در نتایج جستجو ظاهر شوند.
آنها از کلمه کلیدی یا تنوع آن استفاده میکنند، هم در بالای صفحه محصول و هم در عنوان محصول.
برای اندازه گیری خوب و مطابق با بهترین شیوههایSEO ، فروشگاههای آنلاین توصیه میشود کلمه کلیدی خود را به خوبی تعریف کنید.
برای درک بهتر اینکه از کدام کلمات کلیدی میتوانید برای محصول خود استفاده کنید، کلمات کلیدی خود را از طریق LSIGraph جستجو کنید تا لیستی از کلمات کلیدی مرتبط ایجاد شود.
این ابزار صفحات اینترنتی را جستجو میکند تا دریابد کدام صفحات در موتورهای جستجو بالاترین رتبه را برای کلید واژه انتخابی شما دارند. سپس لیست کلمات کلیدی رایج در آن صفحات را لیست میکند.
این نتایج به شما کمک میکند که بدانید چه چیزی در حال حاضر در موتورهای جستجو عملکرد خوبی دارد و میتواند در عناوین محصول یا توضیحات محصول مورد استفاده قرار گیرد.
با استفاده از لیست کلمات کلیدی مرتبط، میتوانیم ببینیم که کلمه “ارزان” یک اصطلاح جستجوی محبوب است و میتواند به راحتی در عنوان یا توضیحات محصول شما استفاده شود یا نه.
به خاطر داشته باشید که بهتر است کلید واژه اصلی را در عنوان محصول خود داشته باشید زیرا بیشترین اهمیت را برای موتورهای جستجو دارد.
آیا اضافه کردن کلمات کلیدی به عناوین و توضیحات محصول شما رتبه صفحه شماره یک را در صفحه نتایج جستجو کسب میکند؟ احتمالا نه.
اما مطمئناً پیدا کردن محصول شما برای افرادی که به طور جدی به دنبال محصول شما هستند، آسان تر میکند.
حتی اگر به نوشتن توضیحات محصول تسلط داشته باشید، هنوز هم باید تصاویر با کیفیت داشته باشید تا با آن همراه شوید.
چرا؟ چون 63? از مشتریان فکر میکنند که یک تصویر محصول از توضیحات یا حتی بررسیها اهمیت بیشتری دارد.
بنابراین یک جنبه مهم از توصیف محصول شما در واقع عکس محصول است.
عکسهای با کیفیت تمام ویژگیهای اصلی محصول شما را به مشتری نشان میدهند. همچنین به مشتری اجازه میدهند که این محصول را به خوبی تصور کند.
Canon همین کار را با ارائه تصاویر ویدئویی و با کیفیت انجام میدهد تا ویژگیهای دوربینهایش را به نمایش بگذارد.
ویژگیهای این کالا به گونهای نمایش داده میشود که احساس کنید خودتان در عکس گرفتن هستید.
با رعایت این 8 قانون آسان برای نوشتن توضیحات محصول به فروش محصولات خود کمک کنید.
البته سعی کنید الگوی توضیحات خود را بسازید. معیارهای کیفی را که مخاطب هدف شما به دنبال آن است در نظر بگیرید و حتما آن را در توضیحات خود بگنجانید.
چند سوال مفید برای نوشتن توضیحات محصول
فروش محصول شما چه مشکلاتی را برطرف میکند؟
چه کلمات کلیدی را درج کردهاید؟
آیا داستان کامل را نوشتهاید؟
آیا این را برای تعریف دیگران میکنید؟
آیا توضیحات شما ویژگیها و فواید اصلی محصول را به وضوح نشان میدهد؟
وقتی فرمول خوبی برای توصیف محصولات خود پیدا کردید، آنها را امتحان کنید. این قوانین را بر روی مجموعهای از محصولات خود پیاده سازی کرده و نتایج را بررسی کنید.
توجه کنید که آیا این امر به افزایش فروش یا افزایش ترافیک سایت شما کمک میکند یا نه.
اگر توضیحات محصول فروش را افزایش میدهد، پیش بروید و تغییراتی مشابه با سایر محصولات خود در فروشگاه انجام دهید. اگر اینطور نیست، پس اقدامات خود را بررسی کنید و به دنبال فرصتهایی برای بهبود آنها باشید.
در پایان
این هشت قانون مبتنی بر نظرات مصرف کننده به دست آمده و ثابت شده که در افزایش فروش موثر است.
موضوع اصلی این است که توصیفات محصول شما نباید محصول صرفا در مورد اینکه چرا باعث بهبود زندگی مشتری میشود، باشد.
اگر بتوانید مشتریان خود را در این موضوع متقاعد کنید، فروش شما بیشتر میشود.
آژانس تبلیغاتیهورتاش: رویکرد بازاریابی 360 درجه ریشه در فلسفه بازاریابی جامع دارد و در حال حاضر یکی از پرتحرکترین رویکردها در بین برندها است. اما دقیقاً کدام یک کارزار 360 درجه است و چگونه میتوان یک کار را انجام داد؟
کمپین بازاریابی 360 درجه ایده کاملی برای خلاقیت در بین عناصر ترکیبی بازاریابی برند است که برای پیاده سازی استراتژی برند طراحی شده است.
به عبارت ساده، یک کمپین بازاریابی 360 متمرکز بر برقراری ارتباط یک پیام ثابت از طریق همه عناصر ترکیبی بازاریابی است.
محصولات جدید راه اندازی میشوند و برندهای محصولات قدیمی تغییر یافته یا گسترش مییابند تا در استراتژی موقعیت یابی برنامه ریزی شده قرار بگیرند.
این کمپین شامل یک رویکرد بازاریابی تبلیغاتی یکپارچه است که در آن همه دستگاههای تبلیغاتی آنلاین، آفلاین و تلفن همراه به روشی مؤثر برای برقراری ارتباط پیام مشخص شده استفاده میشوند.
محصولات در کمپین 360 درجه معمولاً با قیمتهای مختلفی به بازار عرضه میشوند. البته این عرضه بستگی به طیف تجاری آن محصول در بازار دارد.
چرا کمپین 360 درجه؟
علاوه بر این دلیل ساده که جمعیت زیادی در بازار وجود دارد و صاحبان کالا مجبورند به نوعی برای همه آنها ایدهای داشته باشند، چند دلیل دیگر وجود دارد که برندها در یک فعالیت بازاریابی 360 درجهای سرمایهگذاری میکنند.
جایگاه برند، فضایی است که یک برند در مغز مشتریان برای خود باز میکند که در تعامل مشتری با برند ساخته شده است. اگر یک برند قصد دارد موقعیت تجاری خود را تنظیم یا تغییر دهد، تنها انتشار یک تبلیغ تلویزیونی یا یک آگهی در روزنامه کافی نخواهد بود.
یک نمونه عالی از استفاده از کمپین 360 برای تغییر نام تجاری Old Spice است. این شرکت به عنوان یک برند برای نسلهای قدیمیدیده میشد و مجبور بود از 360 کمپین بازاریابی برای استفاده مجدد خود استفاده کند.
تعیین استراتژی یکی از بزرگترین وظایف هر برند است. این فرایند مورد استفاده برای ایجاد مبارزات بازاریابی 360 درجه حتی قبل از رویکرد بازاریابی 360 درجه اهمیت دارد.
سنگ بنای کمپین بازاریابی 360
آن چیزی کمپینهای تجاری را از برنامههای نه چندان مهم جدا میکند، هدف و رویکرد 360 درجه یکپارچه برای به دست آوردن نتیجه است.
محصولی با عملکرد ضعیف را زنده کنید
برخی برندها از روش 360 درجه برای احیای جایگاه نه چندان مناسب محصول استفاده میکنند. این معمولاً به این دلیل انجام میشود که شرکت مدت طولانی تمرکز خود را بر بازاریابی محصول معطوف نکرده است.
پیاده سازی کمپین 360 درجه
ایده کمپین 360 درجه بسیار بیشتر از بازاریابی یکپارچه “رسانه ای” است و شامل استفاده از هر نوع عنصر بازاریابی برای ارسال پیام مشخص شده به مخاطب هدف است.
کمپین 360 درجه روی سودآوری، افزایش تعامل یک برند با مخاطب و هدف متمرکز تلاش میکند.
فرض کنید شما با شعار “به او تعطیلات رویاهایی خود را بدهید” تبلیغاتی را با هدف سرمایه گذاری منتشر کردهاید.
اما وقتی مشتری به جستجوی این کلمه کلیدی در اینترنت میرود، وب سایت(بیشتر بخوانید) شما به هیچ وجه قابل مشاهده نیست.
بعلاوه حتی یک صفحه وب نیز به طور خاص برای این کمپین طراحی نشده است، در این شرایط بازاریابی شما چقدر موفق خواهد بود؟
یک کمپین بازاریابی 360 نیز بر توسعه صفحه فرود و سرمایه گذاری در جستجوگرها تمرکز میکند.
این امر نه تنها توجه مخاطبان را به شما جلب میکند بلکه باعث افزایش فروش میشود.
اگر مشتری در صفحه فرود به صفحه خرید متصل شود آنگاه است که میتوان گفت این سیاست تبلیغاتی موفق بوده است.
نمونه کمپین بازاریابی 360 درجه
کمپین بازاریابی 360 درجه از اکثر کانالهای بازاریابی به طور هم زمان استفاده میکند تا شما را به امتحان یا خرید کالای مشخص شده هدایت کند.
این شامل استفاده از ایمیلهای شخصی یا پیام کوتاه، تبلیغات و پستهای فیسبوک یا توییتر، همراه با ایدههای فعال سازی است.
به نظر میرسد در تبلیغات تلویزیونی، روزنامه و رادیو نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا چند مثال برای توضیح بیشتر آوردهایم.
کمپین دونکین 360 Donuts
ماموریت: ترغیب مردم برای امتحان قهوه در دونات دونکین
ایده: عطر قهوه را به همراه تبلیغات Dunkin ‘Donuts منتشر کرده و از طریق بیلبوردهای تبلیغاتی همین ارتباط را برقرار کنید.
نتیجه: افزایش 16 درصدی بازدیدکنندگان و 29 درصدی فروش دونات دونکین
کمپین Russell Hobbs 360
مأموریت: افزایش فروش و تقویت موقعیت تجاری لوکس انبوه.
ایده: تمام هزینه مسافرت به رم، پاریس یا لندن را به برخی از مشتریان هدیه دهید و این کار را از طریق کمپین 360 درجه انجام دهید.
نتیجه: آنها فقط در 5 هفته 866 ورودی دریافت کردند، 26 درصد از طرفداران فیسبوک و فروش خود را به میزان قابل توجهی افزایش دادند.
بازاریابی موفق هم استراتژی و برنامه مکتوب و هم اجرای تاکتیکها و مردم و ابزارها را در نظر میگیرد.
شما باید استراتژی بازاریابی لازم برای رشد تجارت خود را توسعه دهید و روند فروش و بازاریابی را در عصر دیجیتال درک کنید.
براساس نیازهای منحصر به فرد توانایی خود در بخش بندی مشتریان را بالا ببرید.
باید به تجربه سایرین در اینکه چرا بسیاری از مشاغل هرگز به پتانسیل کامل خود نرسیدهاند، توجه کنید.
رسانههای اجتماعی: یکی از مهمترین منابع برای بازاریابی وب است. شبکههای اجتماعی به شما این امکان را میدهند که در هر زمان با مشتریان فعلی و بالقوه تماس مستقیم برقرار کنید.
همچنین این یک روش عالی برای تبلیغ دهان به دهان است، زیرا مخاطبان مواردی را که ارسال میکنید میبینند و آنها را با دوستان شان به اشتراک میگذارند.
ایمیل مستقیم: تاکتیکی که اغلب از آن به عنوان اقدام حلزونی یاد میشود هنوز هم بسیار مهم است.
ملاقات رودررو: همایشها، مشارکت در صحبت کردن و حتی اجتماعات میتواند محلی برای ملاقاتهای رودرو و شناسایی مشریان بالقوه باشد.
خدمات مجازی: در حال حاضر با وجود مشاغل مجازی، شرکتها خدمات خود را در سایت شان به صورت 24 ساعته ارائه میکنند. از این فرصت استفاده کنید تا همیشه در ارتباط باشید.
وبلاگ نویسی: موضوع مهم دیگری است که به شما این امکان را میدهد به طور مداوم از طریق تولید محتوای با کیفیت (بیشتر بخوانید) خود یا شغلتان را معرفی کنید.
ضمن اینکه با این کار میتوانید مجموعهای را ایجاد کنید که به مشتریان امکان میدهد هر زمان که بخواهند با شما ارتباط بگیرند.
برنامههای کاربرد: هم برنامههای وب و هم برنامههای کاربردی تلفن همراه روشهای بسیار خوبی برای افزایش تجربه مشتریان با کسب و کار شما است چراکه همیشه با آنها در تماس هستند.
برنامههای تلفن همراه مفیدند زیرا به شما امکان میدهند در هر زمان و هر مکان به مشتریان خود برسید.
پست الکترونیک: بازاریابی پست الکترونیکی روشی عالی برای پخش اخبار مربوط به فروش یا معاملات و همچنین اطلاعیههای مربوط به شغل شما در حال انجام است.
با جمع آوری ایمیلها و ایجاد لیست مخاطبان، میتوانید پیامهای خود را به طور خاص برای افرادی که بیشترین علاقه را به محصولات شما دارند، هدف قرار دهید.
تیزر تبلیغاتی: یکی از سریعترین و در حال رشد و مؤثرترین شکل تبلیغات تیزر تبلیغاتی(بیشتر بخوانید) است. حضور در YouTube یا ارسال فیلم در وب سایت شما میتواند به بهبود تعامل با مشتریان فعلی یا بالقوه کمک کند.
بهینه سازی سایت در موبایل: داشتن یک طراحی عالی و استاندارد برای کاربران وب کافی نیست. باید سایت خود را برای مرورگرهای تلفن همراه بهینه کنید.
درصد افرادی که سایتها را در دستگاههای تلفن همراه مرور میکنند با سرعتی سریع افزایش مییابد.
برگزاری جلسات تصویری: با نشان دادن چهره خود در زمان درست میتوانید اعتماد به دست آورید.
تیم: هیچ کس بهتر از یک تیم مجرب نمایندگی حرفه شما را نمیکند. هیچ میزان از رسانههای چاپی، رسانههای اجتماعی (بیشتر بخوانید)، فیلم یا ایمیل نمیتواند جایگزین تجربه مشتری در کار با کارمندانی باشد که شما به کار گرفته و تربیت کردهاید.
کمپینهای 360 درجه بسیاری توسط برندها انجام میشود که روزانه با تعدادی از آنها مواجه میشویم. شما هم اگر با کمپین 360 درجه جالبی روبرو شدید، در قسمت نظرات میتوانید با ما درمیان بگذارید.
جمع بندی
راه حل های ویروسی در تبلیغات!
مفهوم برنامه بازاریابی 360 درجه این است که در تمام نقاط تماس ممکن، به مشتریان متصل شود. موفقیت در کنار هم قرار دادن چنین طرحی بسیار مهم است زیرا شما را قادر می سازد شانس یافتن مشتریان بالقوه جدید و مشارکت آنها را از طرق متنوع به حداکثر برسانید.
راه حل های ویروسی به طور خاص روی برنامه بازاریابی 360 درجه تمرکز می کند که در آن یک شرکت از تمام منابع موجود در دسترس خود برای دستیابی به چشم اندازها و مشتریان در تمام نقاط ممکن استفاده می کند.
آژانس تبلیغاتی هورتاش: کمپین تبلیغاتی ماموریتهای زیادی را انجام میدهند و میتوانند تاثیرگذاری زیادی در معرفی برندها، افزایش فروش و جذب مشتری داشته باشند.
بیاید درباره اینکه چگونه یک کمپین تبلیغاتی شکل میگیرد و کدام استراتژی به بهترین وجه متناسب با تجارت شما است، صحبت کنیم. این مقاله را از هورتاش از دست ندهید.
کمپین تبلیغاتی یک استراتژیویژه طراحی شده برای دستیابی به نتایج و افزایش آگاهی از برند، فروش و ارتباطات در یک بازار خاص است که در بستر رسانههای مختلفی مجازی و حقیقی شکل میگیرد و به افزایش تبلیغات کمک میکند.
بسیاری از کارآفرینان فکر میکنند ایجاد کمپین تبلیغاتی به معنای انجام تبلیغات ساده است در حالیکه آنها اشتباه میکنند. برای اینکه بتوانید از تبلیغات بهترین نتیجه را کسب کنید، سازماندهی درست از ابتدا؛ بسیار مهم است.
اگر قصد راه اندازی یک کمپین تبلیغاتی را دارید که به طور خاص برای تجارت شما طراحی شده توصیه میکنیم با یک متخصص مشورت کنید.
آژانسهای تبلیغاتی که بطور ویژه در حوزه بازاریابی آنلاین فعالیت دارند میتوانند بهترین گزینه باشند.
کمپینهای تبلیغاتی بهترین روش برای دستیابی به نتایج مورد نظر شما و کسب و کارتان است چراکه علاوه بر رشد برندتان، شما قادر خواهید بود بودجه خود را بهینه و به معیارهای مربوط به تکامل اقدامات دسترسی پیدا کنید.
به همین دلیل است که کمپین تبلیغاتی مانند یک تکه کیک به نظر میرسد. در واقع کمپین تبلیغاتی تکهای پروژه تبلیغاتی است، اما تکهای که هم به دنبال آن هستند.
حتی اگر مواقعی که به “اهداف” فکر میکنیم به فروش هم فکر کنیم، واقعیت این است که عناصر تبلیغاتی دیگری هم وجود دارند که باید روی آنها تمرکز کرد.
رایج ترین عناصر شامل دستیابی به مشتریهای جدید، ترویج محصولات فعلی و عرضه محصولات جدید است.
همچنین میتوانید یک کمپین تبلیغاتی برای ارتقاء سطح آگاهی از برند، کمک به پیوند یک برند خاص با استفاده از احساسات یا بدون احساسات خاصی ایجاد کنید.
هرکدام که هدف شما باشد مهم است قبل از هر حرکتی برای شناسایی آن اقدام کنید.
استراتژی
بخشی از موفقیت یک کمپین در این مرحله اساسی تعیین استراتژیسنجیده است.
اگر بازار یا مخاطبان مورد نظر خود را به خوبی تعریف کرده باشید، تحقق اهداف بسیار ممکنتر خواهد بود. تعیین جزئیاتی که میخواهید به آنها رسیدگی کنید در تعیین استراتژی کمپین تبلیغاتی ضروری است.
به عنوان مثال دستیابی به اطلاعاتی نظیر سن، جنس، طبقه اجتماعی، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، عادات و سرگرمیها همه میتواند در شناسایی صحیح مخاطب هدف شما کمک کننده باشد.
تقسیم بندی مخاطب
هنگامیکه مخاطبان مورد نظر خود را به طور واضح تعریف کردید ، زمان آن فرا رسیده آنها را براساس محصولات یا خدماتی که میخواهید بفروشید یا ارائه دهید به گروههای مختلف تقسیم کنید.
شما باید خود را به جای مشتریهای احتمالی قرار دهید و به سؤالات مربوط به برانگیختن علاقه آنها پاسخ دهید.
باید این سوالت را از خودبپرسید که آیا آنچه قرار است به مشتریانتان ارائه دهید، مفید است؟ آیا آنها قدرت خرید محصولیا خدمات شما را با قیمت تعیین شده دارند؟
معنای تبلیغات
بسیاری از ابزارهای مفید در اختیار شماست که میتوانند به شما کمک کنند پیام کمپین را به بخش هدف خود منتقل کنید. در این مرحله باید تعریف کنیم که متداولترین وسیله تبلیغ و انواع مختلف تبلیغات چیست.
تبلیغات در رسانههای اجتماعی
همانطور که از نام آن پیداست تبلیغات در رسانههای اجتماعی به شما امکان میدهد به صورت گسترده تبلیغات ایجاد و مخاطب موردنظر خود را پیدا کنید.
این به معنای باز کردن یک خط ارتباطی است که به شما امکان میدهد به راحتی به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنید.
قالبها و سیستم عاملهای مختلف، استراتژیهایی براساس طراحی شخصی ارائه میدهد که معمولا از موفقیت بالایی برخوردار است.
بازاریابی ایمیل
بازاریابی ایمیلی وسیله دیگری برای تبلیغات است که میتواند مورد علاقه کمپین شما باشد. اگرچه میتوانید از آن برای دستیابی به موارد جدید استفاده کنید که در نتیجه میتواند منجر به ایجاد مشتری بالقوه شود.
استفاده از فرمول وفاداری آن نتایج باورنکردنی را ایجاد میکند. آیا میدانید دریافت یک خریدار جدید 7 برابر حفظ یک خریدار قبلی ارزشمندتر است؟
مطمئناً این نوع از کمپینها در حوزه تبلیغات آشنا بهنظر میرسند. با این حال، سردرگمی زیادی در مورد آنچه در بازاریابی محتوا مطرح شده وجود دارد.
برای جلوگیری از این سردرگمی، به این تعریف خوب از کمپین بازاریابی محتوا توجه کنید. “بازاریابی محتوا، یک رویکرد استراتژیک بازاریابی است که با هدف ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و مداوم برای جذب و حفظ مخاطب برای هدایت سودآور مشتری است.”
بنابراین همه چیز با ایجاد محتوای وبلاگ شروع میشود، اما این محتوا نمیتواند منحصرا تبلیغاتی باشد و شما باید به ارزش آن اضافه کنید.
به خاطر داشته باشید برای اجرای بازاریابی محتوا باید به تولید مداوم محتوا، تولید محتوای مفید، تولیدکننده محتوا و مشتری توجه شود.
SEO و SEM
اگرچه متفاوت هستند، اما SEO و SEM غالباً باعث سردرگمی میشوند. SEO بهینه سازی محتوای وب سایت یا وبلاگ شما است به گونهای که موتورهای جستجو آنها را به خوبی در جستجوی ارگانیک قرار دهند.
SEM هم بهینه سازی را شامل میشود با این حال، در این حالت بهینه سازی به منظور یافتن “کلیکهای مفید” برای جلب علاقه بازار بالقوه انجام میشود.
این کار از طریق تبلیغات نمایش داده شده در شبکههای موتور جستجو صورت میگیرد.
ارتباطات
پیام منتقل شده از کمپین تبلیغاتی موضوعی اساسی است. حتی اگر هر شرکت و هر استراتژی متفاوت باشند، کپی همیشه باید با طبیعی، سازمان یافته، روشن، موجز، روان و منسجم باشد.
به نظر میرسد آسان است، اما اگر این واقعیت را اضافه کنید که پیام نیز باید برای اینکه مخاطب شما را خسته نکند، مختصر باشد، وظیفه کارشناسان با تجربه است که این بخش را مدیریت کنند.
طراحی
همانطور که پیام مهم است، طراحی نیز اهمیت دارد. برای گنجاندن آخرین روندهای بازار مانند Material Design بهترین اتکا وب سایتها و ارتباطات پاسخگو به عنوان بهترین گزینه جذب مخاطبان بیشتر است.
معیارها و KPI
محاسبه در زمینههای مختلف بسیار مهم است، اما در دنیای تبلیغات اهمیت بیشتری دارد. اگر محاسبه نداشته باشیم نمیتوانیم بفهمیم چه چیزی خوب پیش میرود و چه چیزهایی نیاز به بهبود دارند.
بنابراین در یک کمپین تبلیغاتی معیارها باید بخشی جدایی ناپذیر از روند را تشکیل دهند. فقط با دادههایی که به دست میآوریم میتوانیم همه چیز را بدانیم و مطابق آن عمل کنیم.
علاوه بر این باید به تفاوت بین معیارهای عمومی و KPI را توجه کنیم. حتی اگر دومی به خودی خود معیارهایی ارائه ندهد، آنها با نحوه سنجش اهداف استراتژیک شرکت شما سروکار دارند.
برای ایجاد کمپین تبلیغاتی نیاز به کمک دارید؟
هورتاش یک آژانس تبلیغاتی آنلاین با تجربه گسترده در بازار است. ما تبلیغات تجاری متعددی را برای مشاغل بزرگ و کوچک به طور یکسان طراحی و اجرا کردهایم.
تخصص ما در تیم چند رشتهای ما است، افرادی که هورتاش را تشکیل میدهند با انگیزه و آماده هستند تا هرگونه چالشی را برعهده بگیرند.
علاوه بر این، ما در حال یادگیری هستیم تا آخرین روندهای ارتباطی و نیازهای مشتری و مخاطبان هدفشان تطبیق دهیم.
فلسفه ما در هورتاش متمرکز بر مشتریان است. بنابراین اگر تصمیم دارید ما را برای یک کمپین تبلیغاتی بکار بگیرید بهتر است زودتر با ما تماس بگیرید.
دید تحلیلی و توانایی عکس العمل
ما دوست داریم همه چیز را اندازه بگیریم زیرا این تنها راه برای دانستن این است که چه کاری را خوب انجام میدهیم و آیا هنوز جایی برای بهبود وجود دارد یا نه. راه دیگری که ما را متمایز میکند واکنش سریع ما است. ما سعی میکنیم از بروز هر مشکل احتمالی خودداری کنیم.
همیشه آزمایش کنید
برای اینکه ما بتوانیم بهترین نتیجه ممکن را از مبارزات تبلیغاتی کسب کنیم، سیاست شرکت ما بطور مداوم ما را به سمت آزمایش سوق میدهد. این به ما امکان میدهد استراتژی بازاریابی آنلاین شما را به طور مداوم بهینه کنیم.
ما به دنبال این هستیم تا تعداد کاربرانی که از کار شما راضی هستید را بیشتر کرده و آنها را به برند شما علاقهمند کنیم.
اگر احساس میکنید هورتاش مطابقت خوبی با معیارهای کاری شما دارد، با ما تماس بگیرید تا ما با یک کمپین تبلیغاتی آنلاین به خوبی بتوانیم برند شما را بهبود ببخشیم.